روستا با بيان اينکه ما هنوز با ظرفيتهاي کهنه و قديمي خود، منتظر ورود گردشگران به ايران هستيم، گفت: در سند چشمانداز، جذب 20 ميليون گردشگر پيشبيني شده که نميدانيم آيا واقعا ظرفيتسازي کامل براي اين آمار صورت گرفته است يا خير؟
اين استاد دانشگاه بحران کنوني گردشگري را مديريتهاي ناقص و نيمهتمام دانست و تصريح کرد: هنوز تعريف درست و دقيقي از مديريت گردشگري وجود ندارد تا کاربردهاي صحيحي براي آن، متناسب با ويژگيها و تعهدات تعريف کنيم. بنابراين گردشگري ايران نيازمند مديريت تحول است.
وي بيان کرد: ما با چشم بسته و براساس مطالعات و اطلاعات ناقصي که در دست داريم، گردشگري را نميتوانيم توسعه دهيم و آن را براي تمام زمانها، مکانها و اقشار مختلف توزيع کنيم. بنابراين نيازمند طرح جامعي در حوزه اطلاعرساني و جمعآوري اطلاعات مناسب از انواع سليقهها و انواع قابليتهاي گردشگري در کشور هستيم.
روستا تصريح کرد: در ايران، جاذبه خدمترساني وجود ندارد، چرا که تمام جاذبههاي موجود، جاذبههاي به ارثرسيدهاي هستند که ما فقط به آنها ميباليم و همواره ميگوييم، ما جزو 10 کشور جهان از نظر آثار طبيعي و جزو سه کشور جهان از نظر آثار تاريخي هستيم و تاکيد ميکنيم که رسانههاي تبليغاتي سبب تخريب چهره گردشگري کشور شدهاند. در صورتي که ما بايد واقعبين باشيم و بدانيم که در کنار تبليغات منفي رسانهها، رفتارهاي غلط و نادرست ماست که سبب ميشود، در گردشگري موفق نباشيم.
اين استاد دانشگاه گردشگري ايران را الگويي از مديريت عرضه و تقاضا دانست و گفت: تقاضاي منفي در بخش گردشگري داخلي ايران بهچشم ميخورد و اين تقاضاي منفي نسبت به گردشگري ايران در خارج از کشور نيز وجود دارد. دليل اين ادعا نيز همين است که 98 درصد گردشگران معتقدند، با نگراني، دلهره و بحران وارد ايران ميشوند؛ اما وقتي همين گردشگران از کشور خارج ميشوند، ديدگاهي متفاوت توأم با احساس رضايت نسبت به ايران دارد. اين امر نشان ميدهد که در کنار تبليغات مخرب آن رسانهها، بدرفتاري و برنامهريزيهاي نادرست داخلي موجب تقاضاي منفي گردشگري شده است./102
انتهای پیام/